من هفت تا ددی دارم

❤❤❤❤❤❤❤
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_5۹

با صدای حرف زدن و خنده های بلند آروم چشم هام رو باز کردم که

حس میکردم دارم له میشم سرم رو آروم برگردوندم که با چهره ی خواب آلود جونگ کوک مواجه شدم

لبخندی زدم و دستش رو از خودم جدا کردم و پاشم از روی پام برداشتم

خواستم بلند شم که زیر دلم خیلی بد تیر کشید آخ نسبتا بلندی کشیدم

و بلند زدم زیر گریه که جونگ کوک از خواب پرید و با نگرانی گفت:خوبی؟

من:دلم

آروم خوابوندم و دستشو گذاشت زیر دلم و شروع کرد ماساژ دادن

از دردش مثل مار به خودم میپیچیدم جونگ‌کوک که دید آروم نمیشم کلافه با شلوارک پاش رفت بیرون

آروم گریه میکردم این یه مورد رو یادم رفته بود که مامانم بهم گفته بود شب حجله خیلی بدی دارم و تا چند روز بعدش درد خیلی بدی

با یاد مامانم غم عالم ریخت توی دلم و بلند تر زدم زیر گریه و اشکام از هم سبقت گرفتن

#ANIL
@dady_2021
دیدگاه ها (۲)

من هفت تا ددی دارم

من هفت تا ددی دارم

من هفت تا ددی دارم

من هفت تا ددی دارم

پسر کوچولوی من پارت : ۷ که دیدم همه وسط خیابون یجامع شدن...ا...

رمان عشق و نفرت پارت ۱۲خلاصه رفتیم خونه ی مامان جونگ کوک سان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط